آر پی جی 8

نسخه جدیدتر سلاح معروف و روی دوش " آر پی جی 7 " در فضای سایبری و جنگ نرم

آر پی جی 8

نسخه جدیدتر سلاح معروف و روی دوش " آر پی جی 7 " در فضای سایبری و جنگ نرم

نسخه جدیدتر سلاح معروف و روی دوش " آر پی جی 7 " در فضای سایبری و جنگ نرم

خیلی اتفاقی بین کتابهای قدیمی ، کتابی کم حجم از خانم زهرا رهنورد پیدا کردم به نام پیام حجاب زن مسلمان با طح جلدی که خیلی مستقیم امواجی از دهان یک خانم محجبه بیرون می آیند که با برخورد به پایه های یک کاخ ، آن را فرو می ریزند.

اسم خانم رهنورد و آشنایی با عقاید گذشته شان – و البته کم حجم بودن کتاب- کنجکاوم کرد کتاب را بخوانم.

کتابی به شدت شعاری و ایدئولوژیک به سبک کتابهایی که جریانهای چپ می نوشتند و البته ایشان به نظرم خواسته اند از سبک و سیاق نوشته ها ی دکتر شریعتی استفاده کنند که متاسفانه با وجود درست بودن بسیاری از حرفهایش ؛ خواندنش چنگی به دل نمی زند.

بخش هایی از کتاب که البته تقریبا کل کتاب به همین شکل است:

ای که هزاران سال تاریخ منحط تو را به بند کشیده

ای که تازیانه های ستم نظامهای حاکم هستیت را مجروح نموده ...

ای که در تمامی تاریخ هربار به گونه ای برده قدرتهای اقتصادی بوده ای

ای زن! ای آنکه استبداد دینی چند هزار ساله ، در هر زمانی ، به شکلی تو را در چنگالهای سیاه اوهام و خرافات زندانی کرده و ای آنکه پیوسته مقهور قدرت مرد بوده ای

اینک در این فراز بیداری و رهایی و فلان و فلان ....اندکی درنگ کن...صبح نزدیک می شود و ...

در بخشی دیگر:

ویژگیهای زن بودنت را چگونه به مثابه یک ابزار ؛ ابزار سکس و شهوت و لذت و سود ... به جامعه تحمیل کنند؟ که خدا ترا در حصار امنی ، در گلستان طیبی قرار داده:

یدنین علیهن من جلابیهن : با لباسهای گشاد ، سراپای اندامشان را بپوشانند.

و در بخش دیگری:

و اما خود... خود با ایمانم ... با اسلامم ... با حجابم ... با مسئولیت سنگین اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر که ایدئولوژی جاویدان اسلام ... به عهده ام گذاشته... به صحنه اجتماع می آیم ... به تمام سطوح آن سر می کشم ؛ حق می گویم ... حق می جویم .... و راه آن یگانه را می پویم.

اینک ما ؛ خواهران مسلمان ... با حجابمان ... به برادران مسلمان ... و به یکدیگر پیام می دهیم .

مائیم "امه وسط" ، بهترین امت ... مومن به خدا ، به محمد رسول الله ؛ به معاد ، مائیم حزب خدا ...

 

و حالا چند جمله به ایشان کنونی:

البته که ایشان در باب رعایت حجاب همانی هستند که قبلا گفته اند اما آن مسئولیت سنگین اجتماعی امر به معروف و نهی از منکری که فرموده اید را آیا الان یادتان رفته ؟

برگردید به سال 88 و به تیپ عمومی و حجاب کامل! دختران و پسران طرفداراتان نگاهی بیندازید.نگاهی هم به همین تیپ عمومی و پایگاه فکری رقبایتان. یکبار شد از تریبون های در اختیارتان نهی از منکر نه ، یک کوچولو توصیه دوستانه به طرفدارانتان بکنید که کمی هم در پوشش ها و اختلاط هایشان مراعات مسائل شرعی امت وسط را بکنند؟ یا ترسیدند این نهی از منکر خودکشی باشد و آنها را از دور و برتان براند؟

 البته که همه چیز در ظاهر آدمها نیست ولی بالاخره هر کسی چند سالی هم در این کشور زندگی کرده باشد از همین ظاهر هم متوجه خیلی چیزها می شود.

یک سوال دیگر:

آیا به نظرتان امید بستن BBC و CNN و VOA و کل جریان معاند انقلاب به شما و شوهرتان و ... بابت همین تفکرات انقلابی و ایدئولوژیک سابقتان بوده و معتقد بودند شما سرکار بیایید حتما حتما با اعتقاداتتان همه را با لباسهای گشاد ! محجبه می کنید؟ اینکه رسانه هایشان شما را جزو صد شخص تاثیرگذار و علمی معرفی می کنند نیز به خاطر استکبارستیزیتان بوده حتما؟

اصلا ما چیزی نمی گوییم و خود شما بیانیه ای بدهید و دلیل حمایتشان را بگویید!

ان شاءااله که نمی گویید خیرخواه امت وسط اسلامی بودند!

به فرض اینکه واقعا 11 میلیون رای در برابر دیده گان این همه ناظر معتمد و مردمی جابجا شد و شما هم فهمیدید. اعتراض کردید و نتیجه نگرفتید ، چندباری هم به خیابان ریختید و باز هم نتیجه نگرفتید ، ولی وقتی دیدید کل انقلاب و حکومت در خطر جدی قرار گرفت و تمام جریانات معاند هم پای کار آمدند و BBC در اقدامی بی شرمانه آموزش کوکتل مولوتوف می داد و دولت آمریکا تعمیرات فنی توئیتر را به خاطر امیدوار شدن به شما به تعویق انداختند و صهیونیست ها پیام می دادند اصلاح طلبان به نمایندگی از ما با حکومت در جنگند و ... چرا توقف نکردید و اندکی درنگ!

به فرض صحت تقلب ، آیا به نظرتان اختلاف سطح  شوهر سیدتان و آقای احمدی نژاد از اختلاف سطح امام علی (ع) و خلفا بیشتر بود که یک لحظه درنگ نکردید که به ایشان تاسی کنید و به خاطر مصالح مهمتری موقتا سکوت کنید؟

شوهرتان که نعوذبالله علی (ع) نبودند که طبق روایتی اگر مردمان به ولایتش تمکین می کردند پرندگان آسمان با آنها سخن می گفتند؟ مگر ما قبلا هم ایشان را در قامت نخست وزیر مملکت ندیده بودیم و البته کسی ندیده بود هیچ چرنده ای هم به  هُش ما بایستد یا راه برود چه برسد به همکلام شدن!

بحث به قدرت رسیدن  یک مقام عالی رتبه اجرایی در کشور بود که تجربه سالهای قبل به عیان نشان داده بود عمر دولتها به دلایل بسیار 8 ساله است و رقابت با رئیس جمهور بر سر قدرت آسان نیست. نظرسنجیها هم مگر غیر این را نشان داده بود؟ حتی نظرسنجی های مورد وثوق غربی شما؟

من خودم دل خوشی از احمدی نژاد ندارم ولی مگر کسی می تواند منکر شود که ایشان هیئت دولت را می برد به شهرستان و بخش و روستایی که از دوره مادها تا الان بالاتر از معاون بخشدار را به چشم ندیده بود. آن همه وزیر و مقام عالی رتبه که به یک روستای دور افتاده می رفتند اگر هیچ مصوبه ای هم نداشتند و فقط دست به جیب می شدند کلی از مشکلات آن روستاها حل می شد. اینها به کنار ، همین نفس حضور و اهمیت دادن به آنها ، تاثیری داشت که هیچ تبلیغ دیگری نمی توانست.

اضافه شدن بسیار خوب حقوق بازنشستگانی که حرف هر کدام بالاخره روی فرزند و عروس و نوه و ... تاثیرگذار است درست یا غلط ، دادن سهام عدالت درست یا غلط ، دادن یارانه ها و بهبود نسبی اوضاع اقشار پایین درست یا غلط و دهها مورد این شکلی درست یا غلط ، نشان می داد که احمدی نژاد با اختلاف بسیار رئیس جمهور می شود. آنوقت شما خود را در محاصره مردمان بالاتر از خیابان انقلابی دیدید که به تمکن و مال زیاد ولی در تعداد به پای آن همه جمعیت روستا و بخش و شهرستان نمی رسیدند.

اگر فقط چهار سال صبر می کردید احتمالا با پشتوانه آن رای خوب قبلی ، دوباره کاندید می شدید و اینبار به راحتی به جای جناب روحانی رئیس جمهور بودید ولی همه چیز را خراب کردید.

دیدید که همان حکومت به رای برنده حداقلی نامزد اصلاح طلبان در چهارسال بعد تمکین کرد و رقبا هم بزرگوارنه تبریک گفتند و هیچکدام بهانه نیاوردند. قالیبافی که همه نظرسنجی ها قبال از انتخابات نشان می داد رئیس جمهور ایشان است  بهانه نیاورد که من پسر خراسان بزرگم و شهردار تهران بزرگم و داماد کجا و ... . اگر شما به جای قالیباف بودید و نظرسنجی ها قبل از انتخابات برتری شما را نشان می داد می خواستید چه آتیشی بسوزانید؟!  

حالا احمدی نژاد رئیس جمهور می شد یا موسوی یا رضایی یا کروبی یا هر کس دیگری ، به نظرتان چقدر برای مردم فرق می کرد ؟ مگر همین مردم به نوبت دولت را در دست دو جناح ندیده اند؟ مگر دوره خاتمی چه گلی به سرشان زده شده بود که دوره هاشمی یا احمدی نژاد یا همین حالا روحانی زده نشده ؟ حالا گیرم 8 سال هم موسوی رئیس جمهور می شد. ایشان مدت کمی هم نخست وزیر نبودند و کسی مملکت گل و بلبل خاصی از ایشان یادش نمی آید و اتفاقا برعکسش چرا؟ پای حرف موی سپیدها بنشینید از ورای لفظ نخست وزیر امام ، چیزهای دیگری هم می شنوید.

حالا گیرم شما رئیس جمهور می شدید و مگر الان یک روحانی نزدیک به اصلاح طلبان رئیس جمهور نیست! حتی اگر فقط با نگاه مادی به مسائل بنگریم الان چه اتفاق مهمی افتاده است؟ چه فرقی می کرد که به جای کار و تلاش گله گذاری تمام نشدنی از دولت قبلی را از شما می شنیدیم یا از جناب روحانی! الان کدام شاخصه اقتصادی جهشی عحیب داشته است و قیمت کدام خودور با فرمایش وزیر صنعت کم شده است و مبلغ کدام یارانه بگیران دوبرابر شده و ... که لازم بود برایش مملکت را به آشوب کشید؟

خانم رهنورد!

چه شد که  شمای مبلغ سابق لباس گشاد و حجاب کامل زن مسلمان و شوهر "چهارراه درست کن وسط فرق جوانان در دوره نخست وزیریش"  یکباره در حلقه حمایت تیپ غالب مانتو چسبان ها و پسرهای ابرو برداشته و بزک کرده دست در دست هم قرارگرفتید و متوجه نشدید!؟ البته که منظورمان به بسیاری از طرفدارن متین و مودب و با شخصیت ایشان نیست ولی کسی هم نمی تواند منکر تیپ غالب طرفدارن ایشان شود.

چه شد که غالب همان زنان مسلمان با حجابی که با پیاممشان پایه های کاخ ها را بشکنند در صف حامیان شده نبودند!

بحث اینست که اگر موسوی به تخت نشسته بود ، نعوذبالله علی (ع) که به تخت ننشسته بود که لازم باشد برایش از جان مایه گذاشت و دست به هر کاری زد که اتفاقا ایشان هیچوقت اینکار را نکرد! ایشان دست یاری ابوسفیان ها را به خاطر مصالحی بزرگتر و حفظ اصل جامعه نوپای اسلامی  کنار زد ولی شما حاضر نشدید برای حفظ جامعه و حکومت نوپای شیعی ما یک جمله در باب مخالفتتان با حمایت صهیونیست ها و غرب و منافقین و سلطنت طلبها بگویید حتی به لفظ !

از عاقبتتان بترسید!

 

 

نظرات (۶)

سلام
خدا عاقبتمون رو ختم به خیر کنه...

  • برای کسی نزدیک
  • درود
    درباره اولین سوال: مگر موضوع اعتراضات سال 88 حجاب بود که ایشان تذکر بدهند؟ یا مگر همه ی افرادی که به دکتر احمدی نژاد رای داند محجبه بوده اند؟ مگر رای افراد با هم برابر نیست؟ باز تاکید می کنم که در ان شرایط  تقلب ! کمتر کسی به تیپ رای دهندگان توجه داشت و کذا که صدا و سیما در صف اول معترضین به میر حسین همین بانوان بد حجاب را نشان می داد که دشنام به آبا و اجداد او می دادند ...خب آنجا که از زهرا رهنورد بالاتر ها دخبل و منتفع بودند چرا همین خانمها شدند امت همیشه در صحنه؟  کلا هر منکری اگر در راستای مورد نظر ما باشد چندان قبیح نیست !!!
    در باره ی امید بستن به رسانه های بیگانه! الحمد لله این رسانه ها امیدشان به بافته ها و پُر گویی ها و امارهای عجیب و غریب  وزارت کشور بود و تفنگ های سربازان سوری و لبنانی و باطوم کوفتن به سر و صورت زنان و کهریزک و پل های هوایی! زیاد کسی در بند "میر حسین " نبود! ملت رایشان را می خواستند و متعلقین شما گلوله تقدیمشان می کردند
    دیگر چه می رسید که کسی به کسی یا چیزی دل ببندد؟
    در باره ی دکتر روحانی و رای اوردنش! من هم دوستی داشتم که امتحان ها را دو در میان تقلب می کرد و الان دکتر حاذقی است . من البته در این سن و سال دانشچوی بیکاری هستم که هیچوقت تقلب نکرد! تقلب هم دایمی بشود مزه اش می رود!
    کلی گویی در نوشته ی شما موج می زند و این مصیبتی است که از اهل کتاب شایسته نیست اینکه جمله ای می نویسید و یعد می گویید کسی نمی تواند منکر شود که.... فلان، خوب چرا نمی تواند منکر شود؟ من جملات نحیف و کم قوت و استدلال سست را در متن شما به وضوح رصد کردم  ومنکر چنین پراکنده گویی هایی هستم !
    در ضمن روحانی نیامده که قیمتها پایین بیاید ! ایشان امده است که مذاکره کند و برخی مخالفان جدی مذاکره در پناه ایشان ضعف و شکست خود را هم د ر "استقلال" و هم در "آزادی " و "هم در " جمهوری" و هم د ر "اسلامی" پنهان کنند!
    لابد ایشان را برای انکه از عاقبتش بترسد بدون محاکمه حبس کرده اند والله که شما از عاقبت خود نمی ترسید که اینچنین بی پروایید

    کاملا مشخص است که همه از فردا خواهند گفت "کیهان " از رو دست ِ داش سعید می نویسه! آجرک الله


    پاسخ:

    سلام و ممنون از وقتی که برای نوشتن کامنتی طولانی صرف کرده اید.

    ایراد پراکنده گویی متن تا حدی وارد است ؛ ممنونم. جواب الانم هم کمی پراکنده ست باز ببخشید. ولی اصل حرفها متاسفانه بدجوری درست هستند و کاریش هم نمیشه کرد. حسن یک وبلاگ نسبت به رسانه های مکتوب این است که جز خداوند  دربند دلخوری خیلی ها نیستیم که بعضی حرفها را رک نزنیم. من هر دو شق قضیه را بررسی کرده ام و گفته ام با فرض اینکه تقلب واقعا صورت گرفته بود هم ایشان و طرفدارانشان شرعا و عرفا و عقلا و ... اجازه نداشتند کشور را به آشوب بکشند و برای اثبات حرفم هم مثالهایی از صدر اسلام زده ام و واقعه سقیفه . خیلی واضخ بفرمایید  به نظر شما این اجازه را داشتند ؟ یک لحظه تصور بفرمایید حکومت در کنترل آشوبها دچار ناتوانی می شد. آیا خودتان را می بخشیدید!؟ تاریخ را برای چی می خونیم ما؟ برای حفظ کردن و نمره گرفتن یا درس گرفتن؟اگر اردوکشی خیابانی جای صندوق ها را می گرفت چه تضمینی برای انتخابهای بعدی بود؟ اینا را که در متن گفته ام.

    به والله ، به والله ، به والله من در هر دو دوره نه به احمدی نژا د رای دادم و نه دل خوشی ازش داشتم ونه  دارم ولی واقعیت ها را که نمی شود به خاطر خوشایند یا بدآیند خودم تحریف کنم.

    من اگر جای ظرفداران موسوی – بخصوص آن دسته ای که حضور جدی در آشوب ها داشتند و اندک انصافی برایشان مانده – دست تمام بسیجی ها و مردمی که نظام را در برابر آن فتنه بزرگ حفظ کردند می بوسیدم. اگر انقلاب از دست می رفت چه تفاوتی با کسانی داشتند که صلح را بر مجتبی(ع) تحمیل کردند و عاشورا را آفریدند! لطفا نگویید چه کسی را داریم با امام معصوم مقایسه می کنیم. می دانیم فاصله با معصوم بی نهایت زیاد است ولی متاسفانه فاصله با اشقیا خیلی زیاد نیست.من خودم از آن دسته افرادی هستم که آن اوایل بخاطر رفتارهای مصمم موسوی در اثبات تقلب به شک افتادم. از این باب که پیش خودم گفتم ایشان و حلقه ی اول نزدیکانشان – خاتمی ، محتشمی ؛ تاجزاده و ...-  که  آدم های معمولی بی تجربه ای نیستند .حتما چیزی می دانند و دیده اند که اینقدر روی حرفشان اصرار دارند.بعدها که روشنگری شد و آمار تک تک صندوق ها رفت روی سایت و مدت اعتراضات تمدید شد و صندوق هایی بازشماری شدند و ... با خودم گفتم اینها پیش خدا چه جوابی خواهند داشت برای به شک انداختن مردم؟

     فقط خدا بهشان رحم کند که جرمشان اصلا کم نبوده وو نیست.خاتمی ، تاجزاده ، محتشمی و خیلی های دیگر که زمانی مسئول بودند و تجربه برگزاری انتخابات داشتند و می دانستند اصلا امکان این اندازه تقلب در انتخاباتی با این شکل برگزاری و حضور معتمدین مردم و نمایندگان نامزدها و ...وجود ندارد چرا لام تا کام نگفتند و بالعکس آتش فتنه را باد می زدند؟!

    همه اون نظرسنجی های معتبر داخلی و خارجی قبل از انتخابات 88 هم موجودند.

    یک واقعیت دیگه: متاسفانه کسانی که حق را بعد از آشکارشدن انکار می کنند بدجوری با سرعت به قهقرا می روند.بدجوری.اینکه در حصر هستند هم ؛ هم شانس ایشان است و هم به خاطر بسیاری از ملاحظات سیاسی و امنیتی وگرنه منصف باشیم کیفر کسانی با یک هزارم این جرم های امنیتی که بصورت واضح  داشت کشور را به آشوب و جنگ داخلی می کشید اعدام است.البته خداوند در قیامت این مصلحت اندیشی های امثال ما را ندارد و حسابش را کمال و تمام دستش خواهد گذاشت ان شاءالله.

    فقط کاش طرفداران اصلاحات اینقدر شجاعت داشتند که اشتباهاتشان را بپذیرند. 

  • برای کسی نزدیک
  • درود
    بله! ما همه شانس می اوریم که اعداممان نمی کنند ! شکر خدا که یکدفعه توی خیابان به جای اینکه طبق معمول جیبمان را بزنند و یا شاهد نزاع و فحش های انجنانی و هتک دختران نوجوان و هزار جور نابسامانی اجتماعی باشیم جلویمان را نمی گیرند که اعداممان کنند!
    دوست عزیز ! محاکمه اش کنید طبق قانون خودتان ... آن هم علنی !اگر جرمی کرده بود اعدامش کنید اگر هم نه که باید حرفش را شنید! طبق قانون "باگوم باگوم " هم نمی توان کسی را بی محاکمه در تشت انداخت و خورد! الان این اتهامی که در باره آشوب می فرماید در کدام محکمه در باره ی میرحسین اثبات شده؟ بفرمایید دل بخواهی است ما هم مطلب را می خوانیم و لایکتان هم می کنیم اما افه ی مسلمانی و درد ِ دین داشتن با این رفتارها نمی خواند
    تقلب در انتخابات هم اگر چه مجری انتخابات خود در نتیجه اش منتفع است بسیار واضح بود و پیش از انتخابات هم  به قول "حجاریان" تدلیس ِ فراوانی رخ داد اصلا انتخابات با این حجم تخلف ،پیش و در حین ان محکوم به ابطال است والا زعمای کشور به تکاپو نمی افتادند ...دیدید که حتی محسن رضایی هم معترض بود و البته چون می دانست عاقبت اایستادگی بر حرفش این همه مصیبت است هم حرفش را پس نگرفت و هم بی خیال ماجرا شد ! آقای رفسنجانی هم که در همین چارچوب حرکت کرد این همه مورد اهانت قرار گرفت آنقدر رذیلانه که به ناموس ایشان هم رحم نشد! برای مردم کهریزک بود و برای بزرگان حبس خانگی و محاکمه های مضحک عمومی در حد ِ سودان ِ "عمز البشیر"!
    تاریخ راهم دوست ِ عزیز می خوانیم که عبرت باشد! میزان زری ملت است منظورش این نیست که میزان رای مردم ِ ساکت ِ حرف گوش کنِ در خانه نشسته است! چه اشکالی داشت وزارت کشور مثل هر مملکت متمدن دیگری به مردم مجوز راهپیمایی می داد؟ مگر در قانون اساسی هرگونه راه پیمایی بدون حما اسلحه آزاد نیست؟ وقتی مردم را به گلوله میبندی باید انتظار آشوب داشته باشی اما با اندکی کرامت می شد انها را دلگرم به پیگیری مطالبات کرد و اینقدر آشوب را به جان نخرید .
    من هم باشما موافقم که خدا تعارفی ندارد! نه با من نه با امثال سعید مرتضوی ،نه با بازجوها و جنایتکاران کهریزک و نه با شما... چنان از خدا حرف میزنید انگار که خدای ما باشما فرق میکند! بروید از خدا بترسید و از خباثت و ندانم کاری حمایت نکنید
    کاش شما هم اینقدر شجاعت داشتید که به جای گلوله به مردمتان محبت و کرامت هدیه کنید ! همه از یک مرد مسلح و مزدور می ترسند
  • محمد امین حسن پور
  • دوستان و طرفداران جنبش سابقا سبز به هیچوجه حاضر نیستند اشتباه سران آن حرکت را بپذیرند. مانده ام اگر روزی نخست وزیر امام (میرحسین موسوی) و امیر الحاج امام(کروبی) آمدند و گفتند ما فریب خورده بودیم، این جماعت چه می کنند؟
    از نظر اینان برای ادعای بزرگ تقلب در انتخابات، نیازی به ارائه هیچ دلیل و مدرک معقولی نیست، اما امر واضحی همچون به آشوب کشیده شدن کشور را که کاملا عیان بود نیازمند مدرک می بینند.
    من مانده ام که بعد از انتشار فیلم تاج زاده که در یک جلسه خصوصی با صفایی فراهانی و رمضان زاده بوده است مبنی بر عدم امکان تقلب در انتخابات، چطور این همه وقیح هستند که هنوز ادعای تقلب را دارند.
    نمی دانم این عبارت تدلیس در انتخابات را آقای حجاریان از قوطی کدام عطار در آورده اند؟ تا دیروز تقلب بود، حالا شد تدلیس؟ 4 سال دیگر بگذرد می شود تخلف و 4 سال بعدش هم می شود عدم تقلب

    به "برای کسی نزدیک" و شاید دیگران:

     

    می دانید؟حافظه تاریخی ما واقعا گاهی یاری نمیکند والا الان بحث هنوز روی "مسئله تقلب" نبود.

     

    نمیدانم معنای آزادگی امروز برای بعضی چیست و شرایط تحققش چه چیزی شده که میشود مطمئن طوری حرف زد که مثلا هرچه شد شد و هرچه بادا باد،مهم این است که منع تجمع عمومی درنتیچه یعنی تحمل نکردن حرف مخالف نشانه های مستبد شدن بعضیهاست،آن هم در مملکت انقلاب کرده ای که از هرسو در کمینش اند و فقط بهانه ای کافیست برای ضربه...

     

    واقعا چه شد که انقدر سریع تقلب رسید به شعارهایی خاص درباره غزه و ولایت فقیه؟ و چه شد که بهایی ها به میدان آمدند و ...؟

    و همین قدر سریع همه چیز کف خیابان قاطی شد؟

    و چطور باتوم ها دیده شد اما سنگ هایی که توی آن آشوب از بالای ساختمان ها به سر مردم میریخت دیده نشد؟

     

    و چه شد که جوانان و نوجوانان را به خیابان کشیدند؟جوانان و نوجوانانی که تا دوماه قبلش کلا موسوی را نمیشناختند!

    و حالا چه طور می توان ضربه های اجتماعی و ... آن رفتارهای آزاداندیشانه!! را ندید و حرف از راستی و درستی زد؟

     

    چه آزاداندیشانه! چشم مردم را روی دور و بر بستن و منحصرکردن به درگیری داخلی!...

     

    بله!البته که همیشه می شود رفتار عده ای را به پای همه نوشت و این کلمه کهریزک اگر نبود دیگر آیا حرفی میماند؟

    و همیشه انگار میشود احمدی نژاد را "احمدی نژادتان" نامید تا بلکه این هم پای همه نوشته شود! 

     

    اما جنابان آزاداندیش!

    اگر آنهایی که آماده باش بودند راهشان سد نمیشد از صغیر و کبیر همین "حرف گوش نکن" ها  چیزی باقی می گذاشتند که بخواهند یا نخواهند معترض باشند و از کهریزک حرف بزنند یا نزنند؟

    و چه طور میتوانید توجیه کنید که آنهایی که با کس و ناکس همصدا شدند به فکر "حرف گوش نکن" ها بودند و اینهایی که جلوی قاطی شدن های بیشتر را گرفتند به فکر "حرف گوش نکن" ها نبودند؟

     

    اصلا توی این چهار سال نگاهی به کشورهای دور و اطراف از دریچه ای غیر از bbc و ... انداخته اید؟

     

    بس نیست دوره کردن حرف های ثابتی که مرور زمان ثابت کرد چقدر حق بودند و چقدر نه؟

     

    واقعا حق چیست که حاضر شدند چشمهایشان را روی همه چیز ببندند و هی توی دهانشان بچرخانند و "حرف گوش نکن"ها  را به امید خودشان نگه دارند و از رهبرشان ناامید کنند؟

     

    حق مردم این مملکت چه بود؟ افتادن به چنگ جنگ داخلی و بدتر از افغانستان شدن؟

    آنوقت مشکلات اجتماعیمان حتما حل میشد،نه؟

    آن هم مشکلاتی که بسیاریش اثر همان ضربه هایی است که آزاداندیشان هشتاد وهشتی باعثش شدند

     

    الله اعلم

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی