مردی که تعلیق را در برابر هیچ می پذیرفت برگشته
نیویورکتایمز می نویسد: مذاکرات بین شش قدرت جهان و ایران قرار است هفته آینده در ژنو از سر گرفته شود. دیپلماتهای غربی امیدوارند توافقی را کامل کنند که فعالیتهای هستهای ایران را به مدت ششماه متوقف خواهد کرد و طی این مدت مذاکرهکنندگان در پی حصول یک توافق جامعتر خواهند بود.
بسیار پیش آمده که خداوند رحمان و رحیم و غفور به بندگانش فرصتی برای جبران بعضی خطاهایشان – بخصوص اگر با نیت شر نبوده باشند – می دهد. کاش مسئول محترمی که بعنوان مذاکره کننده ارشد کشور در دوره اصلاحات بر پای ورقه ای امضا زد که دو سال تمام بدون هیچ مابه ازایی تعلیق داوطلبانه ای را به ما تحمیل کردند و در عوض به هیچیک از قول و قرارها و تعهدهایشان در قبال این تعلیق داوطلبانه وفا نکردند و در نهایت رهبری - بر خلاف رویه معمولشان که کارها و تشخیص ها را بر عهده دولتها می گذارند - بعد از دوسال مجبور به دخالت شدند.تاملی در باب این نوشته می کردند.
دو سالی که اگر داوطلبانه و بدون اجبار اینکار را نکرده بودیم شاید الان به نقطه ای رسیده بودیم که کل این بحث ها دیگر موضوعیت نداشت. نکته آزار دهنده آن ماجرای تلخ این بود که تعلیق در برابر تعهداتی که آنها داده بودند و گام به گام بود انجام شد و تیم مذاکره کننده ما آیا واقعا بعد از سه ماه که دید هیچ اتفاق و امتیاز و رفع تحریمی از طرف مقابل صورت نگرفت آیا به ادامه ماجرا مشکوک نشد؟ سه ماه واقعا فرصت کمی بود؟
6 ماه گذشت اتفاقی نیفتاد و وعده ای وفا نشد ، نه ماه شد قولی به فعل تبدیل نشد ولی ما همچنان در تعلیق کامل بودیم ، یکسال گذشت به فکر نیفتادیم ، 15 ماه ، 18 ماه ، 21 ماه گذشت و خبری از انجام تعهدات طرف مقابل نشد ، به دو سال کشید و باز خبری نشد و نهایتا رهبری مجبور به دخالت شدند.
اینکه بعد از تقریبا یک دهه خداوند دوباره این فرصت را در حد بالاتری از تصمیم گیری و ابتکار نصیب جناب روحانی کرد که جبران مافات کند و حتی توقع این بود که جوری کار کند که همه ی سکونها و بیکاریهای آن دو سال بصورت کار و تلاش مضاعف جبران شود نه که خدای نکرده دوباره دشمنان به طمع بیفتند و در دل بگویند: مردی که تعلیق را در ازای هیچ میپذیرفت برگشته.
اما بعد کشته شدن حسین...!